کمی درباره زرتشت

خرد منتهی است و خدا نا منتها، خرد آفریده است و خدا آفریننده. حتی نمی توان خدا را ستود، زیرا در تعریف گنجانیده نیست، و او را آنگونه که هست، نمی توان در توصیف اورد. بنابراین کسانی که او را تحت نام وصف می آورند کار نا شایستی می کنند.

زرتشت بر خلاف خرافات و موهومات دوره خود قیام کرد. قربانی و پیش کشی نذرها و پرداخت باج و خراج به کاهنان و قبول زور و بیداد از سوی فرمانروایان خودکامه و زهد و ریاضت را مردود شمرده و از کردار اهریمن معرفی نموده است.

زرتشت عبادت را فقط خدمت به مردم و پیروی از سه اصل: اندیشه و گفتار و کردار نیک معرفی کرده است.

عبادت جز اندیشه و گفتارو کردار نیک چیزی نیست.

کسی که در منش، یعنی اندیشه و در گفتارو کردار خود، همیشه از قانون راستی و نظام حق( اشه ) پیروی کند، عبادت کرده و زندگی را برای خود و خانواده و شهر آسان و نیک کرده است.

کار و کوشش در سایه راستی و نیک منشی و کوشش در توسعه زندگانی راحت و ایجاد ثروت و قدرت کافی برای حفظ استقلال به دست می اید که بهترین عبادتهاست.

زرتشت به تکرار و بارها گفته استکه کرپن ها را که به نام دین شما را می فریبند، فرمان نبرید و به آنان به عنوان انجام کارهای بیهوده چیزی نپردازید.

تمام سادگی و بی پیرایگی که در اموزشهای زرتشت در صدر دین آوری وجود داشت در دورانهای بعدی سرشار از پیرایه ها و کجراهی ها و مراسم و شعایری شد که نمونه های آنها در آثار متأخر مزدیسنی، یا بهدینی فراوان است و این ساخته های فراوان موجب شد که اغلب پژوهشگران به موجب کثرت و تنوع متنها شخص زرتشت و آموزش هایش را از روی چنین متون مخدوش و نادرستی فراهم کنند و سیمای راستین پیامبر، در پس پرده چنین آثاری بماند.

مطالب از گاتهای زرتشت، محمد علی اسلامی ندوشن، هاشم رضی

برگشتن از خیانت

وقتی ملتی به ولی نعمتش خیانت میکند دچار عذاب میشود.

فقط کافیست که ملت بفهمد و درک کند که آری ما خیانت کرده ایم و از خیانتشان پشیمان شوند آنگاه است که اوضاع بر وفق مراد خواهد شد نه آنطور که در رویا می پنداریم اما مشکلات از سر راه کنار خواهد رفت.

تا وقتی بر این عقیده بمانیم که با پای منبر نشستن و توهین به ولی نعمتمان زندگیمان خوب خواهد شد همینیم که هستیم

واعظ خر است و انجمن وعظ خرگله

گر خر رود به خرگله، نتوان ز خر گله

آسودگی مجوی ز واعظ که خلق را

جز دردسر نمی دهد از بانگ و مشغله

روشن نشد ز پرتو گفتار او دلی

کی کرم شب چراغ کند کار مشعله     « جامی »   

خیانت ملت

وقتی یک ملت یه ولی نعمت خود خیانت می کند به عذاب دچار خواهد شد

شکر نعمت، نعمتت افزون کند

کفر نعمت، نعمتت بیرون کند

ما داریم چوب خیانت پدرانمان را به ولی نعمتشان می خوریم.

آیا دلیل دیگری دارد، به راستی چه دلیل دیگری میتواند داشته باشد. و باید تاوان پس بدهند پدران ما و آیا خواهند گفت که نه؟

نصیحت عاشقانه

عاشقی رو نمیخواد جرئت میخواد اگه داری برو جلو حرفتو بزن اگه نداری که دیگه وای نسا برم نرم راه بندازی. برو دنبال زندگیت.

درد دل

هیچ کس اون آدم سابق نیست یادش بخیر اون روزا که همه با هم خوب بودن این وسط آقا بده ما شدیم و ما. همه انگار خوب خوبن و فقط ما زیادی هستیم. اونایی که از ما بودن الان دیگه از ما نیستن خودشونو یه سر و گردن از ما بالاتر می دونن. بزار هرکی هرجور میخواد حال کنه بابا بیخیال. ما که خداروشکر کینه هیشکی رو به دل نمیگیریم . هرکی میخواست خوب باشه میتونست خوب باشه. از اول باید می دونستیم که از این خبرا نیست که همه چیز خوب بشه. آخر خوش مال شاهنامست و فیلمای فارسی و هندی نه مال واقعیت. این وسط فقط سر ما موند بی کلاه. ما آدمای خوبی بودیم گفتیم زندگی به پول و اینجور چیزا نیست آخرش خر شدیم اونا که دیدین مارو گذاشتن کنار رفتن دنبال حالشون. این داداش مابنده خدا خیال می کرد به چن منه. نمی دونست از این خبرا نیست. حالا شاید منم دارم میرم تو یه همچین چاهی شایدم نه. جز خدا این چیزا رو هیچکس نمیدونه. خدا کنه ما اینطوری نشیم ما که دادیم رفت اونا گفتن نه کردن مال خودشون. فعلن که دو هیچ عقبیم شاید با مال ما یه جورایی یر به یر بشیم.