عاشقانه

بارون داره می یاد ولی من زیر پتو قائم شدم تا سردم نشه. اینجا همیشه بارون می یاد ولی این فصل بارونش سرده آخه زمستونه. خب زمستونم سرده دیگه.  صدای بارونو راحت می تونی بشنوی. صدایی که می خوره زمین. دوستت دارم. خیلی وقته که دوستت دارم ولی تا حالا نگفتمو نمی دونم تو میدونی یا نه. نمی دونم تو هم منو دوست داری یا نه. اون روزایی که بچه بودیمو خیلی دوست دارم. آخه اون روزا کسی نمی گفت چرا با همین. با هم بازی می کردیم و کسی به همون حرف نمی زد. الان ولی نمی تونیم. یادش بخیر.

نمی دونم تا کی باید تو خونه بمونم و هیچی بهت نگم شاید یه روز از همین روزا اومدم همه چیزو بهت گفتم. تا کی میخوام بمونم عکستو ببینم و یا واست چیز بنویسم . خیلی دوست دارم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد